[ اِ تِ ] (ع مص) آب خواستن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (مجمل اللغه). طلب آب کردن : به پیش فیض تو زآن آمدم به استسقاء که وارهانی از این خشکسال تیمارم. خاقانی. مگر که جانم از این خشکسال صرف ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.