radiography

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

پرتونگاری [پزشکی]

شیوۀ بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده‌های حساس |||* مصوب فرهنگستان اول

انگلیسی

radiography

واژه‌های مشابه

micro radiography

[برق و الکترونیک] ریز پرتونگاری پرتونگاری اجسام کوچکی که جزئیات آنها برای مشاهده با چشم غیر مسلح و بزرگنمایی فوری تصویر منفی حاصل بسیار ریز است .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

xeroradiography

(به ویژه در تشخیص سرطان پستان) رادیوگرافی تند نما، رادیوگرافی خشک [برق و الکترونیک] زیرورادیوگرافی فرایند تشکیل تصویر الکتروستاتیکی که در آن پرتوهای ایکس با پرتوهای گاما ،تصویر الکتروستاتیکی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش