عزاداری [روانشناسی]
عزا، ماتم، سوگواری، عزاداری، سوگ سایر معانی: جامه ی عزا، لباس سیاه، دوران عزاداری، وابسته به سوگواری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازوبند سیاه (به نشان سوگواری)
(جانورشناسی) کبوتر سوگ (zenaida macroura - بومی امریکای شمالی)
جامه ماتم که کسی برای احترام بمرده ای که بااوخویشی ندارد بپوشد
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.