بیهنجاری مغناطیسی [ژئوفیزیک]
[برق و الکترونیک] بی هنجاری مغناطیسی تغییر در الگوی مورد انتظار و عادی میدانمغناطیسی، مانند الگوی میدان مغناطیسی زمین این تغییر می تواند در اثر هر جرم فریتی بزرگ، مانند یک زیر دریایی غوطه ور ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طولِموج بیهنجاری مغناطیسی [ژئوفیزیک] طولِموج چیره در طیف توان بیهنجاری مغناطیسی
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] ناهنجاری مغناطیسی مصنوعی یک میدان مغناطیسی محلی که از وسایل ساخته دست بشر، مانند یک خط تلگراف یا انتقال، یک راه آهن برقی، یک غلاف حفاری فولادی یا یک خط لوله بوجود آمده است.
بیهنجاری مغناطیسی القایی [ژئوفیزیک] بیهنجاری مغناطیسی پوستهای ناشی از تباین جانبی غلظت سنگهای غنی از آهن که با میدان زمینمغناطیسی مغناطیده شدهاند ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.