intermittent closure
معنی
بست متناوب [زبانشناسی]
نوعی بست که در آن اندام فعال و اندام منفعل بهصورت متناوب با هم تماس پیدا میکنند، مثلا در تولید آواهای غلتان یا لرزشی مانند[r] در واژۀ «دره» |||متـ . انسداد متناوببست متناوب [زبانشناسی]
نوعی بست که در آن اندام فعال و اندام منفعل بهصورت متناوب با هم تماس پیدا میکنند، مثلا در تولید آواهای غلتان یا لرزشی مانند[r] در واژۀ «دره» |||متـ . انسداد متناوب