[ کَ دَ ] (مص) آکندن. پر کردن. انباشتن. || جای دادن : آنکه اندر جهان ندارد گُنج چون توان آکنیدنش در کُنج؟اوحدی. || به خاک سپردن. دفن کردن. زیر خاک کردن. دفین کردن : مرا مرده در خاک ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.