به اعمال تغییرات محدود (افزودن زیرنویس، صدای ترجمه و ..) در یک برنامه از پیش آماده شده و تهیه نسخه تغییر یافتهای از آن به منظور پخش مستقل آن گفته میشود. [فرهنگ اصطلاحات سینمایی ...
فرهنگ واژههای آزاد
[ دَ / دِ شُ دَ ] (مص مرکب) بساختن. بسغدن. سغدن. آسغدن. بسیجیدن. سیجیدن. ساختن. شکردن. آراستن. حاضر، مهیا، مستعد، معد، مثمر، ممهد شدن. استعداد. تَهَیُّأ. تیار، بساز، بسامان، ساخته و پرداخته ...
لغتنامه دهخدا
[ دَ / دِ کَ دَ ] (مص مرکب) اِعداد. احتشاد. برساختن. ساختن. مهیا کردن. اشراط. تیار، راست، بسامان کردن. پرداختن. ساختن و پرداختن. آمادن.
[باستانشناسی] مرحلهای پس از برگیرش در چرخه فراوری (behavioral processes) که در آن خوراک با تغییر و تبدیل مواد خام آلی فراهم میشود|||[علوم دارویی] فرایند ساخت و ترکیب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
آماده کردن یک کارسپار، مانند رئیس یا مدیر ارشد اجرایی یا یک فرد عالیرتبۀ سازمان، برای صحبت کردن با اصحاب رسانه [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی] ...
1. اتاقی که مهمان آن را ازپیش بهنحوی ذخیره کرده است که بتواند زودتر از زمان معمول در مهمانخانه به آن وارد شود 2. اتاقی که مهمان مقیم درخواست نظافت آن را در اسرع وقت دارد [گردشگری ...
[ ضِ رُ دَ / دِ ] (ترکیب عطفی، ص مرکب) از اتباع است. رجوع به آماده شود.
غذای از پیشتهیهشدهای که پس از کمی حرارت دادن میتوان آن را مصرف کرد [تغذیه]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.