صوری [زبانشناسی]
[حسابداری] تحویل رسمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] یقین صوری
بار قراردادی [شیمی] بار فرضی موجود بر روی اتم در مولکول یا یون که بر مبنای تعداد الکترونهای ظرفیت اتم منهای جمع تمام الکترونهای غیرمشترک و نیمی از الکترونهای ظرفیتِ مشترک م ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[شیمی] غلظت فرمال
[ریاضیات] تعریف صوری
[ریاضیات] عبارت صوری
[ریاضیات] گروه رسمی
[کامپیوتر] زبان صوری
[کامپیوتر] پارامتر رسمی نامی که در یک تابع یا زیر روال به کار میرود تا مقداری را به برنامه ی احضار کننده عبود دهد . بر خلاف actual parameter. [برق و الکترونیک] پارامتر متعارف
[ریاضیات] قاعده ی صوری
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.