گدازآور [شیمی]
شار [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] تعداد ذرات یا مقدار شارهای که در واحد زمان به واحد سطح برسد
واژههای مصوب فرهنگستان
جزرومد، تغییرات زمانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] قطب نمای شاریاب قطب نمایی الکترونیکی که میدان مغناطیسی زمین را به کمک پیچکهایی از سیم نازک اندازه می گیرد. با استفاده از روشهای الکترونیکی می توان هر گونه انحراف از قرائت ص ...
[برق و الکترونیک] مغناطیس سنج شاریاب وسیله ای که با اندازه گیری درجهی سیر شدگی هسته ی خود شدت میدان مغناطیسی بیرونی را تعیین می کند. [معدن] مغناطیسسنج فلاکس گیت (ژئوفیزیک)
[برق و الکترونیک] خط شار
[برق و الکترونیک] شار انرژی
[برق و الکترونیک] نسبت شار
[کامپیوتر] تغییر شار ؛ تغییر جهت مغناطیسی
مولکول درونپویا [شیمی] مولکولی که بهسرعت بازآرایی درونمولکولی در آن رخ میدهد و اتمهای آن در ساختارهایی همارز مبادله میشوند ...
[عمران و معماری] پشته بال شکل [زمین شناسی] پشته بال شکل
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.