گیرماند [حملونقل دریایی]
محاصره کردن، با تنگ محکم کردن سایر معانی: رجوع شود به: grid، رجوع شود به: gird و girdle، تنگ بستن [عمران و معماری] ساختمان صنعتی [زمین شناسی] تیر میان طبقه -تیر نما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[علوم دامی] محیط پیرامون سینه .
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.