dike

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

آذرین‌تیغه [زمین‌شناسی]

تودۀ نفوذی آذرین و تختِ‌ ناهمساز با لایه‌بندی که همچون تیغه‌ای سنگ‌های مجاور خود را قطع می‌کند|||متـ . تیغه 3

انگلیسی

dike

واژه‌های مشابه

dike

نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خندق، خاکریز، اب گذر، اب بند سایر معانی: (دیوار خاکی یا سدی که برای جلوگیری از سیل یا پیشرفت آب دریا و رودخانه ساخته می شود) آب بند، برغاب، (مجازی) مانع، بازدار، ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dike dyke

[نفت] رگه ی سنگ

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dike or dyke or dyke or dikes

[زمین شناسی] دایک توده ورقه ای سنگ آذرین درونی که لایه بندی سنگ هایی را که به درون آنها نفوذ کرده است، قطع می کند. سنگ نفوذی ورقه ای یا صفحه ای شکل است که لایه های رسوبی یا سایر سنگهای موجود ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dike swarm

فوجِ آذرین‌تیغه [زمین‌شناسی] دسته‌ای تیغۀ آذرین کمابیش موازی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

dike swarm

[زمین شناسی] فوج دایک گروهی از دایک ها که ممکن است دارای آرایش شعاعی، موازی یا نردبانی باشد را گویند . رابطه آنها با توده نفوذی اصلی ممکن است مستقیماً قابل مشاهده نباشد . مقایسه شود با : خوش ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

closing dike

[عمران و معماری] بازوهای دوطرف در سد انحرافی - دیواره آببند - دیواره مسدود کننده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sheeted dike complex

[زمین شناسی] مجموعه دایکهای ورقه ای شکل

دیکشنری انگلیسی به فارسی

spur dike

[آب و خاک] آبکش

دیکشنری انگلیسی به فارسی

thorndike

ادوارد تورین دیک (روان شناس و فرهنگ نویس امریکایی)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

vein or dike

[زمین شناسی] رگه دایکی - یک توده نفوذی پگماتیتی که دارای خصوصیات هر دوی رگه و دایک است. - نیز نوشته می شود: vein dike, veindike.

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش