سلسلهبندی [مهندسی مخابرات]
الحاق، سلسله، تسلسل سایر معانی: (درمورد یک سلسله حوادث یا چیزهای مربوط به هم) زنجیره، هم زنجیره، هم زنجیری، زنجیره بندی، رده بندی [کامپیوتر] الحاق [ریاضیات] اتصال
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] عمل اتصال
[کامپیوتر] عملگر الحاقی [برق و الکترونیک] عملگر اتصال
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.