فروگشته [ریاضی]
فضولات و آخال ناشی از فروسوخت یا گوهرش (رجوع شود به: catabolism)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.