تدفین [باستانشناسی]
[زمین شناسی] دگرگونی تدفینی دگرگونی که منحصرا در اثر دفن سنگ های رسوبی یا آذرآواری بوجود می آید.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حالت تدفین [باستانشناسی] حالت و وضعیت قرار دادن جسد در درون گور
واژههای مصوب فرهنگستان
محوطۀ تدفینی [باستانشناسی] محوطهای که جوامع انسانی اجساد یا بقایای مردگان خود را در آن به خاک میسپردند
گور بسامان [باستانشناسی] گوری که در آن بقایای استخوانی یک جسد در حالت طبیعی قرار دارد
تدفین درازکش [باستانشناسی] تدفینی که در آن جسد درازکش، با زاویۀ 180 درجه، در گور گذاشته میشود
تدفین خمیده [باستانشناسی] تدفینی که در آن جسد متمایل به پهلو است و پاها به سمت شکم و سینه، با زاویهای از 90 تا 45 درجه، جمع شده باشد|||متـ . تدفین چمباتمهای contracted buri ...
تدفین خمرهای [باستانشناسی] هرگونه تدفین در ظروف سفالی مانند خمرههای بزرگ و کوچک یا تکههای خمره یا خمرههای شکسته ...
تدفین زانوباز [باستانشناسی] تدفینی که در آن زانوان خمشدگی ندارند (180 درجه)
تدفین زانوتمامخمیده [باستانشناسی] نوعی تدفین خمیده که در آن زوایۀ زانوان کمتر از ده درجه است
تدفین بخشی [باستانشناسی] تدفینی که در آن تنها بخشی از جسد دفن شده باشد
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.