bedding

واژه‌های مصوب فرهنگستان

معنی

لوازم تختخواب [گردشگری و جهانگردی]

اقلامی مانند تشک و ملافه و بالش که روی تخت می‌گذارند تا شخص بتواند بر روی آن بخوابد

انگلیسی

bedding

واژه‌های مشابه

bedding cave

[زمین شناسی] غار لایه بندی، غار سطح لایه بندی.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding glide

[زمین شناسی] لغزش لایه بندی یک گسل رورانده تقریباً افقی که بوسیله لغزش سطح لایه ای بوجود می آید. (Nelson,1965). مقایسه شود با: گسل چینه ای Bedding fault)). مترادف است با: راندگی چینه ای(Bedd ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding index

[زمین شناسی] شاخص چینه بندی ضریب لایه بندی، ضریب یا شاخص چینه بندی.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding joint

درزۀ لایه‌بندی [زمین‌شناسی] درزه‌ای در سنگ‌های رسوبی به موازات صفحۀ لایه‌بندی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bedding joint or bedding joint or bedding joint

[زمین شناسی] درزه لایه ای موازی درزه هایی که بر روی لایه ها و موازی با امتداد آن بوجود آمده اند

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding plane cave or bedding cave or bedding cave

[زمین شناسی] غار سطح لایه بندی گذر (محل عبور) غار می باشد که معمولاً پهن و مسطح است و در امتداد سطح لایه بندی رشد کرده و بوجود آمده است و معمولاً بوسیله انحلال یکی از لایه ها بوجود می آید. م ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding plane fault or bedding fault or bedding fault

[زمین شناسی] گسل سطح لایه بندی، گسل چینه ای (Bedding fault).

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding plants

گیاهان بسترساز [کشاورزی - علوم باغبانی] گیاهان علفی یک‌ساله یا دوساله یا چندساله که از آنها برای پوشاندن موقت خاک استفاده می‌شود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bedding slip

[زمین شناسی] لغزش میان لایه ای

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding surface or bedding plane or bedding plane

[زمین شناسی] سطح لایه بندی یک سطح مشخص در درون یک توده سنگ لایه بندی شده که نشان دهنده یک سطح اولیه رسوبگذاری است. سطح جدایش بین دولایه مجاور سنگ رسوبی ـ اگر این سطح تقریباً منظم یا مسطح باش ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش