کوچه [حملونقل درونشهری - جادهای]
باریکراه [کشاورزی - علوم باغبانی] راه باریکی در میان ردیفهای درختان برای دسترسی آسان به آنها
واژههای مصوب فرهنگستان
کوچه، خیابان کوچک سایر معانی: پس کوچه، کوی، راه، معبر، خیابان، راهرو، راهی که دو طرفش درخت باشد، (بازی بیس بال) بخش انتهایی زمین بازی که در دو طرف بخش میانی قرار دارد (power alley هم می گوین ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گربه ی ولگرد
(حرف ندا که هنگام بلند شدن یا بلند کردن بار ادا می شود) یاعلی !، هی ! یاالله !
کوچه، پس کوچه، گذر باریک، راهرو، کوچه تاریک
سامانههای باد درّهراستا [علوم جَوّ] بادهای گرماواداشته (thermally forced) در راستای محور اصلی درّه که با پادجریانها در ترازهای بالا همراه میشوند ...
درۀ طاقدیسی [زمینشناسی] درهای که در امتداد محور طاقدیس است
کوشش یا اندیشه ی بی حاصل، کار بی فایده، کوی بن بست، کوی بن بست کوشش یا اندیشهی بیحاصل، کار بیفایده the negotiations have reached a blind alley مذاکرات به بن بست رسیده است، کوچه بن بست [عمران ...
[علوم دامی] راهرو جانبی ؛ راهروی که در دو سوی اصطبلهای بسته با آبشخور در نظر گرفته می شود .
[عمران و معماری] خشکرود [زمین شناسی] دره مرده اصطلاحی که به ویژه توسط جغرافیدانان فرانسوی، برای یک دره خشک به کار می رود
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.