افزودنی [خوردگی]
افزودنی [شیمی] مادهای که برای بهبود کارایی فراوردۀ نهایی به مادۀ دیگر میافزایند
واژههای مصوب فرهنگستان
رستۀ جمعی [ریاضی] رستهای با شیء صفر (null object) که به ازای هر دو شیء X و Yریختارهای (X,Y)Hom تشکیل یک گروه جمعی دهند و ترکیب ریختارها از هر دو سو پخشی یا توزیعی باشند و ح ...
[ریاضیات] دسته ی جمعی، رسته ی جمعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخلوط افزایشی رنگ [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگ حاصل از مشاهدۀ دو یا چند نور رنگی
[سینما] عکاسی رنگ سیستم اضافی
[ریاضیات] مقدار ثابت افزودنی
اثر ژنهای افزایشی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] عملکرد هماهنگ ژنهای غیردگرهای متفاوت در ایجاد یک صفت بهگونهای که هر ژن اثر ژن&zwnj ...
ژنهای افزایشی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] مجموعهای از ژنهای دگرهای و غیردگرهای که در بروز یک صفت کمّی اثر افزایشی دارند ...
[ریاضیات] گروه جمعی اعداد گویا
(حساب) معکوس جمعی، قرینه، وارون افزایشی [ریاضیات] معکوس جمعی، عنصر متقارن، قرینه، عکس جمعی، وارون جمعی، قرینه ی جمعی، عضو معکوس در جمع
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.