[ هُ هُ ] (ع اِ) هر مرغ که بانگ و فریاد کند. || کبوتر بسیاربانگ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || پوپک. ج، هداهد، هداهید. (منتهی الارب). بوبو. بوبویه. پوپو. مرغ سلیمان. شانه سر. شانه سرک ...
لغتنامه دهخدا
[ هُ دَ هِ ] (ع اِ) پوپک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هُدهُد شود.
[ هَ هَ ] (ع اِ) آواز جن. (منتهی الارب). اصوات جن است و واحد ندارد. (اقرب الموارد).
[ جِ هُ هُ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) عبارت از پرهائی است که بصورت تاج باشد بر سر هدهد. (از آنندراج): به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید چو باشه در پی هر صید مختصر نرود. حافظ.
[ رَءْ سُلْ هُ هُ ] (ع اِ مرکب) بلغت اسکندریه قسمی از مخلصه، و مخلصه نوعی گیاه خوشبوست از جنس بابونه. (مخزن الادویه) (تحفهٔ حکیم مؤمن). نوعی ثعلب است. (از دزی ج ۱ ص ۴۹۵).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.