زاستن
فرهنگ واژههای سره
دریک
ناسزا، دشنام دادن، دشنام، خوار داشتن، بد زبانی، بد دهانی
انباشت
گدایی، دریوزگی
واگویی، دوباره گویی، چندبارگی، بسامد، بازگویی، بازگفت، بازآورد، باز کرد
چندباره
گفتگو، سخنوری، سخنگویی
بفرجام رساندن
شگرد
پشت داشتن، پشت دادن
سخن یار