یخگردی، سرش
فرهنگ واژههای سره
همسویه، همسوی، همراستا، هم سو، هم رو
پیرابالینی
بوستان، باغچه، باغ
خودروگاه
چوخا، آبافت
زخمبندی، زخم بندی، داروگذاری
ورزگروی
دستی
پربار
فرآیند، زیرفرآیند، روند
دانشمند، استاد