نامرز، بیکرانه، بیکران، بیشمار
فرهنگ واژههای سره
ناسهیدنی، درنیافتنی
همگان
بیشوند، بیپَروَهان
ناکام
نابسامان، نا بهسامان، نا به سامان، پساپیش، پراکنده، بیسامان
ناپوشیده، برهنه، آشکار
ناهموار
تیره بخت، بدشگون
نابسیجیده، بیزینه، بیافزار
ناخاموش، درکار
نایکرنگ، ناراست، نادرست