پاکیزه، پاک
فرهنگ واژههای سره
گوشهگیر، گوشه نشین، گوشه گیر، کناره گیر
گوشه نشین کردن، گوشه نشین ساختن
نویسنده، نگارنده، دبیر
نیمهگاه، دادور، دادمند، دادگر
نشاندن، گماشته، گمارده، دست نشانده، دست نشان
سازمند، پیراسته، پیاپی، پشت سرهم، پرداخته، به سامان، بسامان، آراسته
ویراستن، سامان دادن، آراستن
نِگرش، فردید، خواسته، آرمان، آرزو
نیست و نابود، نیست شونده، نابودگردنده
پیمان بسته شده، بسته، برپاشده، استوار شده
بستن