خوانده
فرهنگ واژههای سره
دستشویی رفتن، دست به آب رساندن
شهری، شهرنشینی
سهمناک، بیمناک
رسانه
گلو بریده، کشتار، دست وپا زده
نکوهیدن، نکوهش، سرزنش، بدگویی
نکویی، نکوهیده، ناروا
چشیده
یادشده، یاد شده، گفته شده، سرگفت، بالا گفت
دیداری، بدیدار، دیداری، دیدنی، نمایان، پیدا، آشکار
چگونگی، پلهها، پایهها، پایگاهها