شتابگر
فرهنگ واژههای سره
گُنگ، کر و لال
فرتوت، پیر
شتابزده، شتابان، سراسیمه، با شتابزدگی
لنگه بندی، بسته بندی، بار بندی
دادگستری
نیستی، نیست شدن، نابودن، نبود، نابودی
ناباوری، بد گمانی
نبود
ناکامی، شکست
گروه، دسته، جرگه
فراوان، پرشمار، بسیار