شتابسنج، شِتابسَنج
فرهنگ واژههای سره
شتاب، شِتاب، تندی
رخداد، پیشآمد، بدآمد، بَدآمَد
گشتگاه، چرخشگاه
دوکژِه، دوکجه، دوکَجِه، دو کَژِه
رخجوش، رخ جوش
بیلَپه
همدیسی، هَمدیسی، آسودگی
انباره، اَنبارِه
کُپهکردَن، انبازش، اَنبارِش
آبخیز
نمیدانمکیشی، نِمیدانَمگرایی