اسم: روناس (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: ru(o)nās) (فارسی: روناس) (انگلیسی: runas) معنی: نام یک گیاه، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، پایا و خودرو از خانواده ی روناس که از ریشه و غده ی زیرزمینیِ آ ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: روهان (پسر) (فارسی) (تلفظ: rohan) (فارسی: روهان) (انگلیسی: rohan) معنی: نیک سیرت و پارسا، زاهدان دین زرتشت را گویند، مرکب از روه به معنای سیرت نیک + پسوند نسبت
اسم: روپیا (دختر) (سانسکریت) (تلفظ: rupiya) (فارسی: روپیا) (انگلیسی: rupiya) معنی: زیبا
اسم: روژ (دختر) (کردی) (تلفظ: rozh) (فارسی: روژ) (انگلیسی: rozh) معنی: روز، خورشید
اسم: روژیا (دختر) (کردی) (کهکشانی) (تلفظ: ružiyā) (فارسی: روژيا) (انگلیسی: ruzhiya) معنی: روز و روشنایی، ( روژ، ی میانجی، ا ( پسوند اسم ساز ) )، ( کردی ـ فارسی ) ( روژ + ی میانجی + ا ( پسون ...
اسم: روژین (دختر) (کردی، فارسی) (تلفظ: ružin) (فارسی: روژين) (انگلیسی: ruzhin) معنی: درخشنده و تابناک مثل روز روشن نامی کردی روشنایی، ( روژ = روز، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به روز، تابناک ...
اسم: روژینا (دختر) (کردی، فارسی) (طبیعت) (تلفظ: ružinā) (فارسی: روژينا) (انگلیسی: ruzhina) معنی: تابناک، روشنی بخش، صبح روشن، [روژ = روز، ین ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به روز ...
اسم: رویین تن (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: r.-tan) (فارسی: رویین تن) (انگلیسی: ruiyn-tan) معنی: دارای بدنی که سلاح بر آن کارگر نباشد، ( در قدیم ) دارای بدنه ای از روی، ( اَعلام ) ( د ...
اسم: رکسانا (دختر) (یونانی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: roksānā) (فارسی: رکسانا) (انگلیسی: roksana) معنی: روشنک، نورانی، ( یونانی شده روشنک )، ( اَعلام ) نام دختر دارا [ پیش از میلاد] که اسکندر ب ...
اسم: رکسانه (دختر) (یونانی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: roksāne) (فارسی: رکسانه) (انگلیسی: roksane) معنی: رکسانا، روشنک، دختر دارا و همسر اسکندر، ( = رکسانا )، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب ...
اسم: ریانا (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: riyānā) (فارسی: ریانا) (انگلیسی: riyana) معنی: منسوب به ریان، شاداب تر، تازه، ( ریان، ا ( پسوند نسبت ) )
اسم: ریباز (پسر) (کردی) (تلفظ: ribaz) (فارسی: ریباز) (انگلیسی: ribaz) معنی: رهگذر