اسم: خوش روز (پسر) (فارسی) (تلفظ: khoš ruz) (فارسی: خوشروز) (انگلیسی: khosh ruz) معنی: دارای زندگی راحت، دارای زندگی راحت و بارفاه
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: خوش زاد (پسر) (فارسی) (تلفظ: khoš zād) (فارسی: خوشزاد) (انگلیسی: khosh zad) معنی: دارای اصل و نژاد نیکو، نکوزاد
اسم: خوشاب (دختر) (فارسی) (تلفظ: xo (u) šāb) (فارسی: خوشاب) (انگلیسی: khoshab) معنی: روشن و شفاف، درخشان، کمپوت، آبدار و تازه، ( به مجاز )، میوه ای که با محلول آب و شکر می پزند، آبدار و تر ...
اسم: خوشابه (دختر) (فارسی) (تلفظ: kho(u)šābe) (فارسی: خوشابه) (انگلیسی: khoshabe) معنی: خوشاب، درخشان، تر و تازه، روشن، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به خوشاب
اسم: خوشناز (دختر) (فارسی) (تلفظ: khosh-naz) (فارسی: خوشناز) (انگلیسی: khosh-naz) معنی: زیبا و با کرشمه
اسم: خیرالدین (پسر) (عربی) معنی: آن که در دین بهترین است
اسم: خیرعلی (پسر) (عربی) معنی: خیری که از علی ( ع ) رسیده است، آن که خبر و نیکی اش چون خیر و نیکی علی ( ع ) است
اسم: داتان (پسر) (عبری) (تلفظ: datan) (فارسی: داتان) (انگلیسی: datan) معنی: مربوط به چشم، نام یکی از رؤسای یهود
اسم: داتیس (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: dātis) (فارسی: داتيس) (انگلیسی: datis) معنی: نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) سرداری از مردم ماد و از سرداران داریوش هخامن ...
اسم: دادبخش (پسر) (فارسی) (تلفظ: dād bakhš) (فارسی: دادبخش) (انگلیسی: dad bakhsh) معنی: بخشندۀ عدل و داد، داد دهنده، عادل، از نام های خداوند تعالی، دادگر، ( به مجاز ) خداوند ...
اسم: دادبه (پسر) (فارسی) (تلفظ: dād beh) (فارسی: دادبه) (انگلیسی: dad beh) معنی: دارنده ی بهترین عدل، ( در قدیم ) دارنده ی بهترین داد ( عدل، داوری، دادگری )، ( اَعلام ) دادبه ( در منابع عرب ...
اسم: دادران (پسر) (فارسی) (تلفظ: dadran) (فارسی: دادران) (انگلیسی: dadran) معنی: عدل ورزنده، عدالت گستر