اسم: آذرافروز (دختر، پسر) (فارسی) معنی: روشن کننده آتش، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر اسفندیار، نیز دلداده بهرام در داستان همای و همایون
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: آذراوغلی (پسر) (ترکی، فارسی) (تلفظ: azar-ughla) (فارسی: آذراوغلی) (انگلیسی: azar-ughla) معنی: پسر آذربایجان
اسم: آذربان (پسر) (فارسی) (تلفظ: azarban) (فارسی: آذربان) (انگلیسی: azarban) معنی: نگهبان آتش
اسم: آذربو (دختر) (فارسی) (تلفظ: āzar bu) (فارسی: آذربو) (انگلیسی: azar bu) معنی: نام نوعی گیاه، ( = آذربویه ) ( در گیاهی ) گیاهی است خودرو از تیره اسفناج که برگهای ریز و بهم فشرده دارد، بت ...
اسم: آذردیس (دختر، پسر) (فارسی) معنی: مانند آتش
اسم: آذرسا (دختر) (فارسی) (تلفظ: ā.-sā) (فارسی: آذرسا) (انگلیسی: azar sa) معنی: مانند آتش، به رنگ آتش، ( به مجاز ) زیبارو، ( آذر، سا ( پسوند شباهت ) )
اسم: آذرشب (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: āzar šab) (فارسی: آذرشب) (انگلیسی: azar shab) معنی: فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، ( تصحیف آذرشُست )، به معنی شسته در آتش، نام سمندر و پنبه کوه ...
اسم: آذرشسب (پسر) (فارسی) معنی: مخفف آذرگشب، آتش جهنده، فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، آتشکده
اسم: آذرفزا (دختر، پسر) (فارسی) معنی: آذرافزا، آتش افروز، وسیله ای سفالین که جهت شعله ور کردن آتش از آن استفاده می شود
اسم: آذرمان (پسر) (فارسی) (تلفظ: ā.-mān) (فارسی: آذرمان) (انگلیسی: azar man) معنی: آذرمن، دارای فکر روشن، ( = آذرمن )
اسم: آذرماهان (پسر) (فارسی) معنی: ماه آتشین
اسم: آذرمه (دختر) (فارسی) (تلفظ: āzar mah) (فارسی: آذرمه) (انگلیسی: azar mah) معنی: آذرماه، رئیس و بزرگ آتشها، ( = آذرماه )، ماه آذر، ماه نهم از سال شمسی