اسم: بروفه (دختر، پسر) (فارسی) معنی: دستار
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: برومند (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bo (a) rumand) (فارسی: برومند) (انگلیسی: borumand) معنی: بَرمند، باردار، بارور، صاحب نفع، مثمر، قوی، رشید، کامروا، کامیاب، میوه دار ...
اسم: برکه (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: berke) (فارسی: بِرکه) (انگلیسی: berke) معنی: استخر طبیعی، آب گیر، گودی کوچک و کم عمقی از زمین که در آن آب جمع شده باشد، ( در قدیم ) استخر ...
اسم: بریا (دختر) (کردی) معنی: واژة ایکاش ( نگارش کردی
اسم: بریان (پسر) (کردی) معنی: گذر آب یا باد ( نگارش کردی
اسم: بریر (پسر) (عربی) (تلفظ: borair) (فارسی: برَير) (انگلیسی: borair) معنی: یکی از شهدای کربلا، ( اَعلام ) ) یکی از شهدای کربلا به روز عاشورا در رکاب امام حسین ( ع ) که او اول کسی است که ب ...
اسم: بریز (پسر) (کردی) معنی: محترم ( نگارش کردی
اسم: برین (دختر، پسر) (کردی) (تلفظ: barin) (فارسی: بَرین) (انگلیسی: barin) معنی: بلند مرتبه و بزرگ، ( بَر = اَبَر، بالا + ین ( پسوند نسبت ) )، واقع در بالا یا بالاترین جا، بالایی، پیشین، عر ...
اسم: بریوان (دختر) (کردی) (تلفظ: barivan) (فارسی: بریوان) (انگلیسی: barivan) معنی: دختری که گوسفندان بازگشته از چراگاه را صدا میزند
اسم: بزرگ (پسر) (فارسی، کردی) (تلفظ: bozorg) (فارسی: بزرگ) (انگلیسی: bozorg) معنی: برجسته، مشهور، بزرگوار، شریف، دارای اهمیت و موقعیت اجتماعی، والا، برجستة، نام شاعری کرد ( نگارش کردی ...
اسم: بزوین (پسر) (کردی) معنی: محرک ( نگارش کردی
اسم: بستام (پسر) (پهلوی) (تلفظ: bestām) (فارسی: بِستام) (انگلیسی: bestam) معنی: گشوده و منتشر شده، این نام به معنی لفظی «گشوده و منتشر شده» معنا شده است، صورت دیگری از بسطام و گستهم، ( اَعل ...