اسم: بختان (دختر) (کردی) معنی: بد شانسی ( نگارش کردی
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: بخشان (پسر) (کردی) معنی: منتشر کردن ( نگارش کردی
اسم: بخشنده (دختر) (فارسی) (تلفظ: bakhšande) (فارسی: بخشنده) (انگلیسی: bakhshande) معنی: عطا کننده، ( صفت فاعلی از بخشیدن ) آنکه چیزی را بی آنکه عوضی بخواهد می بخشد
اسم: بخشین (دختر) (کردی) (تلفظ: bakhshin) (فارسی: بخشین) (انگلیسی: bakhshin) معنی: عفو کردن، عفو کردن ( نگارش کردی
اسم: بدخشان (دختر) (فارسی) (تلفظ: badakhšān) (فارسی: بَدخشان) (انگلیسی: badakhshan) معنی: یعنی سرزمین منسوب به بدخش یا بلخش که معادن لعل در آن یافت می شود، ( اَعلام ) بدخشان سرزمینی است در ...
اسم: بدرالدین (پسر) (عربی) معنی: ماه دین
اسم: بدرالزمان (دختر) (عربی) (کهکشانی) (تلفظ: badrozzamān) (فارسی: بَدرالزمان) (انگلیسی: badrozzaman) معنی: ماه زمانه، ماه روی روزگار، ( به مجاز ) زیباروی زمانه
اسم: بدرام (پسر) (فارسی) (تلفظ: be(a)drām) (فارسی: بدرام) (انگلیسی: bedram) معنی: پدرام، آراسته، نیکو، ( = پدرام )
اسم: بدن گل (دختر) (فارسی) معنی: آن که بدنی لطیف و زیبا
اسم: بدیع (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: badie) (فارسی: بدیع) (انگلیسی: badie) معنی: جدید، تازه، زیبا، جالب، آفریننده، از نام های خداوند، نوآیین، شگفت انگیز، نادر، ( در ادبیات ) از دان ...
اسم: براخاص (پسر) (کردی، عربی) (تلفظ: bara khas) (فارسی: براخاص) (انگلیسی: bara khas) معنی: برادر خاص، برا ( کردی ) + خاص ( عربی ) برادر خاص
اسم: برازا (دختر) (اوستایی) (تلفظ: barāzā) (فارسی: بَرازا) (انگلیسی: baraza) معنی: برازنده، سزاوار، لایق، در خور، زیبنده، زیبا