اسم: ژالین (دختر) (ترکی) (تلفظ: zhalin) (فارسی: ژالین) (انگلیسی: zhalin) معنی: شعله آتش
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: ژاو (پسر) (فارسی) معنی: خالص و چکیده هر چیز
اسم: ژاوین (دختر) (کردی) (تلفظ: zhavin) (فارسی: ژاوین) (انگلیسی: zhavin) معنی: سرزندگی
اسم: ژرفا (دختر) (فارسی) (تلفظ: zharfa) (فارسی: ژَرفا) (انگلیسی: zharfa) معنی: عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
اسم: ژرفین (دختر) (فارسی) (تلفظ: zherfin) (فارسی: ژرفین) (انگلیسی: zherfin) معنی: عمیق
اسم: ژم (پسر) (فارسی) معنی: نام پسر قباد برادر انوشیروان پادشاه ساسانی
اسم: ژنا (دختر) (کردی) (تلفظ: zhena) (فارسی: ژنا) (انگلیسی: zhena) معنی: خانم، زن
اسم: ژنوا (پسر) (کردی) معنی: شنوا
اسم: ژوانا (دختر) (کردی) (تلفظ: zhevana) (فارسی: ژوانا) (انگلیسی: zhevana) معنی: میعادگاه عاشقان
اسم: ژوبین (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: žobin) (فارسی: ژوبين) (انگلیسی: zhobin) معنی: نوعی نیزه کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران، ژوپین، زوبین، نیزه ی کوچک که در جنگهای قد ...
اسم: ژورک (پسر) (فارسی) (تلفظ: žurak) معنی: ژولک، سُرخاب، نام پرنده ای سرخ رنگ به بزرگی گنجشک، پرنده ای سرخ رنگ به اندازه گنجشک
اسم: ژیا (دختر) (کردی) (تلفظ: zhiya) (فارسی: ژیا) (انگلیسی: zhiya) معنی: زندگی