اسم: پرگون (دختر) (فارسی) (تلفظ: pargon) (فارسی: پَرگون) (انگلیسی: pargon) معنی: لطیف چون پر
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: پری سیما (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: p.-simā) (فارسی: پريسيما) (انگلیسی: pari-sima) معنی: فرشته رو، زیبا مثل پری، ( به مجاز ) زیباروی، ( = پری چهر )، پری ( فارسی ) + سیما ( عربی ...
اسم: پریرخ (دختر) (فارسی) (تلفظ: p.-rokh) (فارسی: پريرخ) (انگلیسی: pari-rokh) معنی: که رویی چون پری دارد، پریچهره، زیبا روی، خوبروی، پری چهر، زیبا رو
اسم: پریسا (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: parisā) (فارسی: پَريسا) (انگلیسی: parisa) معنی: زیبا مانند پری، افسونگر، ( پری، سا ( پسوند شباهت ) )، ( در قدیم ) ( در فرهنگ عوام ) پری خوان، ...
اسم: پریسکا (دختر) (لاتین) (تلفظ: pariskā) (فارسی: پريسکا) (انگلیسی: pariska) معنی: فرزند پرستش کننده
اسم: پریشا (دختر) (فارسی) (تلفظ: p.-šā) (فارسی: پريشا) (انگلیسی: pari-sha) معنی: ترکیب دو اسم پری و شاد ( فرشته و خوشحال )، ( = پری شاد )، ( پری شاد، پری شاه، شاه پری ها ...
اسم: پریمهر (دختر) (فارسی) (تلفظ: p.-mehr) (فارسی: پريمهر) (انگلیسی: pari-mehr) معنی: با محبت و نیکوکار
اسم: پرینا (دختر) (فارسی) (تلفظ: parinā) (فارسی: پَرينا) (انگلیسی: parina) معنی: به نرمی و لطافت پر، ( واژه مرکب از پر = نرمی و لطافت، ین نسبت، الف اسم ساز ) به معنای «به نرمی و لطافت پر» ...
اسم: پریوش (دختر) (فارسی) (تلفظ: parivāš) (فارسی: پَريوش) (انگلیسی: parivash) معنی: زیبا چون پری، زیباروی، ( پری، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند پری در زیبایی، ( پری + وش ( پسوند شباهت ) ) ...
اسم: پریژه (دختر) (فارسی) (تلفظ: parizhe) (فارسی: پَریژه) (انگلیسی: parizheh) معنی: پری کوچک
اسم: پساک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: pasak) (فارسی: پساک) (انگلیسی: pasak) معنی: نام پسر اردوان و برازنده داریوش یکم پادشاه هخامنشی
اسم: پسته (دختر) (فارسی) معنی: میوه ای کوچک و بیضی شکل که مغز آن خوراکی است، در شعر، دهان معشوق