اسم: پرشان (پسر) (پهلوی، اوستایی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: paršān) (فارسی: پَرشان) (انگلیسی: parshan) معنی: رزمجو، مبارز، دلاور، ( از اوستایی، paršāna )
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: پرشیان (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: peršiyān) (فارسی: پِرشيان) (انگلیسی: pershiyan) معنی: نام گیاهی است که بر درختان می پیچد، عشقه، پرسیاوشان
اسم: پرشیانا (دختر) (فارسی) (تلفظ: per-shiyana) (فارسی: پِرشیانا) (انگلیسی: pershiyana) معنی: سرزمین پارس ها، نام قدیم ایران
اسم: پرمیس (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: parmis) (فارسی: پَرميس) (انگلیسی: parmis) معنی: بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر، ( اَعلام ) نوه ی کوروش که زن داریوش بود، پارمیس، نام دختر ...
اسم: پرنا (دختر) (فارسی) (تلفظ: parnā) (فارسی: پَرنا) (انگلیسی: parna) معنی: پرنیان، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار پرنیان
اسم: پرندخت (دختر) (فارسی) (تلفظ: paran doxt) (فارسی: پَرَندخت) (انگلیسی: paran dokht) معنی: دختری که مثل پرن زیبا و لطیف است، ( به مجاز ) زیبارو، ( پَرَن، دخت = دختر )، ( پَرَن + دخت = دخت ...
اسم: پرنون (دختر) (فارسی) (تلفظ: parnun) (فارسی: پَرنون) (انگلیسی: parnun) معنی: پرنیان، دیبای منقش، ( = پرنیان )
اسم: پروشه (دختر) (کردی) (تلفظ: poroshe) (فارسی: پُروشه) (انگلیسی: porosheh) معنی: دانه های برف
اسم: پروچستا (دختر) (پهلوی، اوستایی) (تلفظ: prochesta) (فارسی: پروچستا) (انگلیسی: prochesta) معنی: سرشار از علم و دانش، نام سومین دختر زردشت
اسم: پرژین (دختر) (کردی) (تلفظ: paržin) (فارسی: پَرژین) (انگلیسی: parzhin) معنی: پرچین، حصار، دیواره، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
اسم: پرک (دختر) (فارسی) (تلفظ: parak) (فارسی: پَرک) (انگلیسی: parak) معنی: ستاره سهیل، تاج
اسم: پرگل (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: por gol) (فارسی: پرگل) (انگلیسی: por gol) معنی: دارای گل های بسیار، ( به فتح پ ) هر یک از گلبرگهای گل