اسم: همراه (دختر) (فارسی) (تلفظ: hamrāh) (فارسی: همراه) (انگلیسی: hamrah) معنی: همدم، مونس، قرین، آن که در کنار دیگری راهی را طی می کند، ( به مجاز ) آن که با دیگران توافق و سازگاری دارد، سا ...
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: همیشه بهار (دختر) (فارسی) معنی: گیاهی زینتی یا خودرو با گلهای زرد یا نارنجی که در تمام مدت سال دیده می شود
اسم: هنا (دختر) (عربی) (تلفظ: hanā) (فارسی: هَنا) (انگلیسی: hana) معنی: شادمانی و خوشبختی
اسم: هوال (پسر) (کردی) (تلفظ: haval) (فارسی: هَوال) (انگلیسی: haval) معنی: رفیق، خبر، رفیق ( نگارش کردی
اسم: هوتوس (دختر) (فارسی) معنی: آتوسا، نام دختر کوروش پادشاه هخامنشی، همسر داریوش و مادر خشایارشا
اسم: هود (پسر) (عربی) معنی: نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم
اسم: هوداد (پسر) (فارسی) (تلفظ: hodād) (فارسی: هوداد) (انگلیسی: hudad) معنی: داده ی خوب، داده ی نیک، ( هو = خوب، داد = داده ) داده ی خوب، نیک آفریده، داده خوب، داده نیک
اسم: هور (دختر) (اوستایی، فارسی) (تلفظ: hur) (فارسی: هور) (انگلیسی: hur) معنی: خورشید، مهر، خور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دانایی پرهیزکار در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
اسم: هوراوش (دختر) (فارسی) (تلفظ: huravash) (فارسی: هوراوَش) (انگلیسی: huravash) معنی: آواز زیبا
اسم: هوردیس (دختر) (فارسی) (تلفظ: hurdis) (فارسی: هوردیس) (انگلیسی: hurdis) معنی: زیبا و روشن چون خورشید
اسم: هورشید (دختر) (فارسی) (تلفظ: hur šid) (فارسی: هورشيد) (انگلیسی: hur shid) معنی: زیباروی تابناک، خورشید، آفتاب، ( هور = خورشید، شید = آفتاب )، نور خورشید، ( هور = خورشید + شید = آفتاب ) ...
اسم: هورمز (پسر) (فارسی) معنی: هرمز