اسم: نومان (پسر) (فارسی) (تلفظ: noman) (فارسی: نومان) (انگلیسی: noman) معنی: نام یک گیاه
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: نونود (پسر) (فارسی) (تلفظ: nonud) (فارسی: نونود) (انگلیسی: nonud) معنی: فرزند تازه
اسم: نوژن (پسر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: nužan) (فارسی: نوژَن) (انگلیسی: nuzhan) معنی: نوعی کاج، صنوبر
اسم: نوژه (دختر) (فارسی) (طبیعت) (تلفظ: nuže) (فارسی: نوژه) (انگلیسی: nuzhe) معنی: کاج، صنوبر، درخت همیشه سبز، ( نوژ = نوز = کاج، ه ( پسوند نسبت و شباهت ) )، منسوب و شبیه به کاج، ( به مجاز ...
اسم: نوژیان (دختر) (کردی) (تلفظ: nozhyan) (فارسی: نوژیان) (انگلیسی: nozhyan) معنی: زندگی نو
اسم: نوگل (دختر) (فارسی) (گل) (تلفظ: no(w)gol) (فارسی: نوگل) (انگلیسی: nowgol) معنی: گلی که تازه شکفته شده است، دختر جوان، ( به مجاز ) نوجوان، به ویژه دختر نوجوان
اسم: نویار (پسر) (فارسی) (تلفظ: noyar) (فارسی: نویار) (انگلیسی: noyar) معنی: یار تازه
اسم: نویان (پسر) (ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: noviyān) (فارسی: نويان) (انگلیسی: noviyan) معنی: امیر، سردار، شاهزاده، شادابی و تر و تازگی، [نوی /novi/= نو بودن، تازگی، ( در قدیم ) ( به مجاز ...
اسم: نوید حسین (پسر) (فارسی، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: n.-hoseyn) (فارسی: نویدحسین) (انگلیسی: navid-hossein) معنی: ترکیب دو اسم نوید و حسین ( خبرخوش و نیکو )، از نام های مرکب، م نوید و ح ...
اسم: نوید رضا (پسر) (فارسی، عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: n.-rezā) (فارسی: نويدرضا) (انگلیسی: navid-reza) معنی: ترکیب دو اسم نوید و رضا ( مژده و خشنود )، از نام های مرکب، م نوید و رضا ...
اسم: نوینا (دختر) (فارسی) (تلفظ: novinā) (فارسی: نوينا) (انگلیسی: novina) معنی: منسوب به نوین، تازه، جدید، ( نوین، ا ( پسوند نسبت ) )
اسم: نگار (دختر) (فارسی) (تلفظ: negār) (فارسی: نِگار) (انگلیسی: negar) معنی: نقش رنگین، تصویر، معشوق و زن زیبا روی، زیور، زینت، نقش، ( به مجاز ) معشوق زیباروی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) دختر ...