اسم: آرونا (دختر) (فارسی) (تلفظ: ārunā) (فارسی: آرونا) (انگلیسی: aruna) معنی: منسوب به آرون، صفت نیک، فضیلت، خصلت پسندیده، خوی خوش، ( آرون، ا ( پسوند نسبت ) )
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: آروین (پسر) (فارسی) (تلفظ: ārvin) (فارسی: آروين) (انگلیسی: arvin) معنی: تجربه، امتحان و آزمایش، امتحان و آزمایش و تجربه، آزموده و آزمایش شده، آزمایش امتحان آزمون
اسم: آرژین (پسر) (کردی) (تلفظ: arzhin) (فارسی: آرژین) (انگلیسی: arzhin) معنی: حرارت آتش و گرمای زندگی
اسم: آرکیا (دختر) (فارسی) (تلفظ: arkiya) (فارسی: آرکیا) (انگلیسی: arkiya) معنی: شاه آریایی
اسم: ارکیده (دختر) (فرانسوی، فارسی) (گل) (تلفظ: orkide) (فارسی: ارکیده) (انگلیسی: orkide) معنی: نوعی گل سرخ و صورتی، گیاهی از خانواده ثعلب، ( در گیاهی )، گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های در ...
اسم: آریا (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: āriyā) (فارسی: آريا) (انگلیسی: ariya) معنی: آزاده، نجیب، ( اَعلام ) ) شعبه ای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران، هند و اروپا ماند ...
اسم: آریارمنه (پسر) (فارسی) (تلفظ: aryaramnah) (فارسی: آریارَمْنَه) (انگلیسی: aryaramnah) معنی: نیای داریوش بزرگ از شاهان هخامنشی است
اسم: آریاباد (پسر) (فارسی) (تلفظ: arya bad) (فارسی: آریاباد) (انگلیسی: arya bad) معنی: آریاپاد نگهبان قوم آریایی
اسم: آریابرز (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: aryaborz) (فارسی: آریابرز) (انگلیسی: aryaborz) معنی: شکوه آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی
اسم: آریاراد (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: āriyā rād) (فارسی: آرياراد) (انگلیسی: ariya rad) معنی: آریایی جوانمرد آریایی شجاع آریایی دانا، آریایی شجاع و دلیر، آریایی جوانمرد و بخشنده، ...
اسم: آریاز (پسر) (فارسی، اوستایی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: āriyāz) (فارسی: آرياز) (انگلیسی: ariyaz) معنی: رهبر، راهنما، ( در اوستایی ) رهنما، ( اَعلام ) نام بزرگی پارسی در زمان هخامنشیان، نام ...
اسم: آریاس (پسر) (فارسی) (تلفظ: aryas) (فارسی: آریاس) (انگلیسی: aryas) معنی: آریایی بزرگ