[ یَ ] (اِخ) پسر خسرو انوشیروان و پدر مهان دخت که مادر فیروز پادشاه ساسانی بوده است. (از مجمل التواریخ والقصص ص ۸۳).
لغتنامه دهخدا
[ یَ ] (اِخ) احمدبن حسن بن عبداللََّه بن یزداد سرخسی یزدادی، مکنی به ابوالعباس و معروف به شیخ الاسلام. از راویان بود و از ابوعبداللََّه حسین بن احمد روایت دارد و ابوتراب اسماعیل بن طاهر نخ ...
[ یَ ] (اِ) نوعی از قلیه و یا قیمه که پس از پخته شدن بر بالای آن تخم مرغ گذارند. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (آنندراج) (از برهان): خورد مخالفان تو خون دل و جگر قوت موافقان تو یزدادی و ع ...
[ یَ ] (اِخ) محمدبن احمدبن موسی بن یزداد رازی یزدادی فقیه حنفی، مکنی به ابوعبداللََّه از عم خویش علی بن موسی قمی و محمدبن ایوب رازی و جز آن دو حدیث شنید و قاضی سمرقند گردید و مردم آن شهر ...
[ یَ ] (اِخ) محمدبن عبداللََّه بن یزداد... رازی یزدادی، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن الخباز، در بخارا سکنی گزید و در همانجا به سال ۳۵۳ هـ . ق. درگذشت. از ابراهیم بن یوسف هسنجانی و احمدبن ح ...
[ یَ سِ ] (صوت مرکب) سپاس یزدان را. شکر خدا. (یادداشت مؤلف): که یزدان سپاس ای جهان پهلوان که ما از تو شادیم و روشن روان.فردوسی. چنین گفت از آن پس که یزدان سپاس که هستم چنین پاک و یزدان ش ...
[ یَ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش زرند شهرستان کرمان واقع در سر راه مالرو زرند به بافق. سکنهٔ آن ۵۴۷ تن و آب آن از قنات است. راه آن اتومبیل رو و فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا ...
[ یَ ] (اِخ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومهٔ شهرستان قوچان واقع در ۳۷ هزارگزی جنوب خاوری قوچان و دو هزارگزی جنوب شوسهٔ قدیمی قوچان به مشهد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از ...
[ یَ دِ ] (اِخ) دهی است از دهستان شهر کهنه بخش حومهٔ شهرستان قوچان واقع در ۲۲ هزارگزی شمال باختری قوچان. سکنهٔ آن ۱۰۶۳ تن و آب آن از قنات است. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا ...
[ یَ بُ ] (اِخ) نام رئیس مانویه در زمان مأمون خلیفه که به ری بود و مأمون او را امان داد و اسلام عرضه کرد و او گفت خلیفه هیچکس را به ترک مذهب خود مجبور نکرده است. مأمون گفت چنین است. (از فهر ...
[ یَ بُ ] (اِخ) دهی است از دهستان درزآب بخش حومه و ارداک شهرستان مشهد. سکنهٔ آن ۱۳۲ تن و آب آن از قنات است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ یَ ] (اِخ) نام دختر خسرو اول انوشیروان به نوشتهٔ ابن بلخی. (از یادداشت مؤلف): مادرش فیروز جشنده خمرابخت بنت یزدان داد بنت انوشروان. (فارسنامهٔ ابن بلخی ص ۲۵).