() در عبارت زیر از تاریخ قم (ص ۱۱۱) آمده است و معنی آن روشن نیست و شاید «یا» باشد: ریع و زرع همدان از آفتی خالی نیست گاهی در کشت گاهی در زرع گاهی در درخت گاهی در میوه و به زبان عجم ذکر کرده ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در ۲۴۰۰۰ گزی باختر جکنهٔ بالا. دارای ۸۱۳ تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
(اِخ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران واقع در ۱۵۰۰۰ گزی شمال خاوری ورامین با ۱۵۳ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱).
(اِخ) ایستگاه میان سگبان و کندلج خط تبریز به جلفا در پنجاه و چهار کیلومتری تبریز.
(اِخ) ابن احبی، قبیله ای است به یمن از همدان. نسبت بدان یامیّ است و گاه در اول آن همزهٔ مکسوره افزایند و گویند اِیامیّ. (از تاج العروس).
(اِخ) ابن اصفی بن رفع مالک از بنی حاشد از همدان، از قحطانیه. جدی جاهلی است. (از اعلام زرکلی). بطنی از همدان. (عیون الاخبار ج ۲ ص ۱۷۹ حاشیهٔ ۲).
[ بَ ] (اِ مرکب) مالیاتی که برای یامها در دورهٔ امراء آق قویونلو می گرفتند. (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به یام شود.
(ع اِ) کلمه ای است که عامه آن را در صعید بصورت ممال بر شیئی کثیر استعمال میکنند. (از تاج العروس).
[ مُ ] (ص مرکب) یامفت. رایگان. - پول یا مواجب یامفتی؛ پول یا مواجب در ازاء هیچ کاری: صد تومان پول یامفتی از من گرفتند. (یادداشت مؤلف).
[ لِ ] (اِخ) (اولکش) دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان خلخال واقع در ۳۲۰۰۰ گزی جنوب خاوری هشجین. با ۵۱۹ تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
[ مِ ] (ع ص) مبارک. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). مبارک و خجسته. (ناظم الاطباء). || طرف دست راست. (منتهی الارب) (آنندراج). آنکه بر دست راست بود. (دهار). خلاف یاسر. (یادداشت م ...
[ مَ ] (مغولی، اِ) یام. (آنندراج). اسب پست. (از ناظم الاطباء). اسب چاپارخانه.