[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش جاسک شهرستان بندرعباس. واقع در ۲۸هزارگزی شمال باختری جاسک سر راه مالرو جاسک به میناب. محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنهٔ آن ۷۰ تن است. آب آن از چا ...
لغتنامه دهخدا
[ ای ] (پسوند) به آخر کلمه درآید و نشانهٔ وحدت باشد. یاء نشانهٔ وحدت نیز از یاآت مجهول است و به معنی «یک» و «یکی» و «یکتن» باشد. مانند فقیری یا کتابی یعنی یک فقیر و یک کتاب. و این وحدت در ...
[ یِ ] (حرف) برای ظهور کسرهٔ اضافه به آخر کلماتی که تحریک آنها متعذر است ملحق شود و آن از یاءآت مجهول است. این یاء را در کلمات مختوم به الف و واو بی آنکه کلمه مضاف باشد نیز آرند. شمس قیس ...
[ یَ آ یِ ءْ ] (ع اِ) جِ یؤیؤ. (اقرب الموارد). و رجوع به یؤیؤ شود.
[ یَ سَ ] (ع اِمص) نومیدی. خلاف رجا. یأس. (از منتهی الارب) (از متن اللغة). یأس. (ناظم الاطباء).
[ یَ ] (ع اِ) جِ فوخ. (تاج العروس) (مهذب الاسماء). رجوع به یافوخ شود.
[ یَ ءْ ] (ع ص) کسی که آتش برافروزد. (آنندراج). و رجوع به یأجوج و مأجوج شود.
[ یَ ءْ ] (اِخ) یأجوج یا گگ به عقیدهٔ برخی از مورخان ارمنی سرزمینی در ارمنستان بوده است: ارکش اول (پادشاه ارمنستان) از پدرش پیروی کرد و با اهالی پنت جنگید... در این وقت اختلالی بزرگ در گر ...
[ یَ ءْ جُ مَ ءْ ] (اِخ) نوعی از خلقند، کسائی مهموز نمی داند هردو را الف زاید می گوید مشتق از یجج و مجج و در قراءت رؤبة آجوج به مد همزه و مأجوج به سکون همزه آمده و ابومعاذ مأجوج را یمجوج گف ...
[ یَ ءْسْ ] (ع اِمص) نومیدی. خلاف رجا. (منتهی الارب) (دهار) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ناامیدی. بی امیدی. نمیدی. قنوط. حرمان : یاسمین خندان و خوش زان است کز من غافل است یأس من گر دیده بودی ...
[ یَ ءْ ] (ع ص، اِ) یافوف. جبان. و ترسو و بددل. (ناظم الاطباء). بددل. (منتهی الارب). || طعام تلخ. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شتاب رو. (منتهی الارب) (ناظم الاط ...
[ یَ ءْ یَ ءْ ] (ع صوت) اسم صوتی است که با آن مردم را به گرد آمدن دعوت کنند. (از اقرب الموارد). کلمه ای است که در اجتماع و گرد آمدن مردمان گویند. (ناظم الاطباء). کلمه ای است که جهت گرد آمدن ...