(اِخ) دهی است از بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار. واقع در ۱۷هزارگزی شمال خاوری نیکشهر و ۳هزارگزی شمال شوسهٔ نیکشهر به ایرانشهر. محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنهٔ آن ۲۵۰ تن است. آب آن از ...
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان. واقع در ۳۳هزارگزی شمال خاوری کرمان و ۸هزارگزی خاور راه مالرو شهداد به کرمان. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنهٔ آن ۳۰۰ تن است. ...
(اِخ) دهی است از دهستان های بخش حومهٔ شهرستان بجنورد. این دهستان تا اوایل سال ۱۳۲۹ جزء یکی از دهستانهای بخش باجگیران تابع شهرستان قوچان بود و بواسطهٔ طول مسافتی که نسبت به باجگیران دارد ا ...
(اِخ) ابن گیلانشاه ملقب به گاوباره (گاوبره). سرسلسلهٔ ملوک گاوباره باشد. اولیاءاللََّه در تاریخ رویان (ص ۲۸) پس از ذکر قیام گاوباره و تسلیم آذرولاش نویسد: چون مدتی گاوباره باز در طبرستان ح ...
[ وَ ] (اِ مرکب) نام فارسی زعرور باشد. (فهرست مخزن الادویة). گیل. گیل سرخ. کیلک. رجوع به زعرور شود.
[ لَ سَ ] (اِخ) دهی است از دههای فرح آباد گیلان. (سفرنامهٔ رابینو ص ۱۲۰ انگلیسی و ۱۶۱ بخش فارسی).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان زانوس رستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر. واقع در ۴۰هزارگزی جنوب نوشهر و ۹هزارگزی پول. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنهٔ آن ۴۰۰ تن است. آب آن از چشمه تأمین ...
(اِخ) نام موضعی است در مشرق ری که در آن بناهای عظیم و چشمه سار و باغهای زیبا باشد. آن را مرداو بن لاشک بنا نهاد. (از معجم البلدان). معرب آن جیلاباذ است. رجوع به جیلاباذ شود.
(اِخ) دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل. واقع در ۱۴هزارگزی شمال باختری گرمی و ۲هزارگزی شوسهٔ گرمی به اردبیل. محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنهٔ آن ۱۷۶ تن می باشد. آب آن از چ ...
(اِخ) دهی است از دهستان بالا لاریجان بخش لاریجان شهرستان آمل. واقع در ۵هزارگزی شمال خاوری رینه. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنهٔ آن ۶۰ تن است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول ...
(اِخ) یکی از دیه های لاریجان است. (از سفرنامهٔ رابینو بخش فارسی ص ۱۵۴).
(اِخ) (چشمه...) یا گُلسب در فاصلهٔ ۹ فرسخی شهر مشهد. در محلی در دامنهٔ کوه واقع شده است. منبع این چشمه یکی از ییلاقات مشهد است که آب آن در حوالی شهر با آب سد گلستان ملحق می شود و از خیابان ...