[ گِ سَ / سِ ] (اِخ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در ۲۰۰۰ گزی باختر رودسر و ۱۰۰۰گزی جنوب راه اتومبیل رو روانسر به پاوه. هوای آن سرد و دارای ۲۶۰ تن سکنه است. آب آن از رودخانهٔ ...
لغتنامه دهخدا
[ گُ سَ ] (اِ مرکب) زنگی را که بر روی سنگ پیدا میشود و آنرا به عربی زهرالحجر و بهق الحجر و حزازالصخر گویند و حزاز بجهت آن میگویند که زحمت حزاز را که علت قوباست نافع است. و قوبا به عربی علت ...
[ گُ شَ ] (اِخ) دهی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان واقع در ۶۱۰۰۰گزی شمال باختری خاش و ۳۰۰۰گزی راه شوسهٔ زاهدان به خاش. هوای آن معتدل و دارای ۱۵۰ تن سکنه است. آب آن از رودخانه ...
[ گُ شَ ] (اِخ) دهی است از دهستان ابتر بخش حومهٔ شهرستان ایرانشهر واقع در ۲۲۰۰۰گزی شمال خاوری ایرانشهر و ۱۳۰۰۰گزی خاور راه شوسهٔ ایرانشهر به خاش. هوای آن گرم و دارای ۱۸۰ تن سکنه است. آب آ ...
[ گُ فُ ] (نف مرکب) فروشندهٔ گل. آنکه گل فروشد: ای گل فروش گل چه فروشی برای سیم از گل عزیزتر چه ستانی به سیم گل. حکیم کسائی.
[ گُ فُ ] (حامص مرکب) عمل گل فروختن.
[ گُ فِ ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای بخش خوسف شهرستان بیرجند و محدود است از طرف شمال و خاور به دهستان شهاباد، از جنوب بدهستان قیس آباد و از باختر به دهستان مرکزی خوسف. موقعیت دهستان: قسمت ع ...
[ گُ لَ ] (اِخ) دهی است از دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر واقع در ۳۶۵۰۰گزی جنوب خاوری هوراند و ۲۲هزارگزی راه شوسهٔ اهر کلیبر. هوای آن معتدل و دارای ۳۹ تن سکنه است. آب آن از چشمه و مح ...
[ گُ لَ مُ حَ مْ مَ حُ سَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مشگین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در ۲۰هزارگزی شمال باختری خیاو و ۱۵ هزارگزی راه شوسهٔ هروآباد و اهر. هوای آن معتدل و دارای ۱۲۹ ...
[ گِ لَ / لِ ] (اِ مرکب) آلتی است معماران را که بدان گل و آهک بر در و دیوار مالند و آنرا کرفی گویند. (غیاث) (آنندراج).
[ گِ ] (حامص مرکب) گل مالیدن. با گل اندودن.
[ گِ کَ دَ ] (مص مرکب) شستن یا مالیدن گل بر چیزی بمنظور پاکیزه کردن آن از لکهٔ چربی.