[ ] (اِ) جانورانی از جملهٔ سپرداران. این جانوران انگل بی مهرگان هستند و در اوائل زندگی خود بحال ثابت و بیحرکتی بین سلولها و بعداً بحالت آزاد در لولهٔ گوارش بندپائیان و کرمها زندگی میکنند ول ...
لغتنامه دهخدا
[ گُ ] (اِخ) پهلوی آن ورکان MMM هیرکانیا. رک: مارکوارت. شهرستانها ص ۱۲ ح ۱۷: اونوالا ۹۲. (حاشیهٔ برهان قاطع چ معین). نام شهری است در دارالملک استرآباد، معرب آن جرجان است. (برهان). گرگان ...
[ گُ ] (اِخ) مزرعه ای است از دهستان پشت بسطام قلعه نو شهرستان شاهرود، واقع در ۱۷ هزارگزی جنوب خاوری قلعه نو. دارای ۲۰ تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ گُ ] (اِخ) از رستاق ساوه و جزستان. (تاریخ قم ص ۱۱۶).
[ گُ ] (اِخ) از بلوکات طوالش گیلان. عدهٔ قری ۲۶، مساحت ۱۵ فرسخ و مرکز بازار گرگانرود است. حد شمالی آستارا و بحر خزر، شرقی بحر خزر، جنوبی ییلاقات اردبیل و غربی اسالم و محلات اردبیل. (جغرافی ...
[ گُ ] (اِخ) از جبال آلاداغ در حدود بجنورد سرچشمه گرفته به سمت مغرب جاری است و شعبات متعددی مانند جاجرم و پشت بسطام ضمیمه آن گردیده با پیچ و خم زیادی از کوه ها گذشته و از صحرای کوکلان و شهر ...
[ گَ ] (اِخ) دهی است از دهستان ییلاق بخش حومهٔ شهرستان سنندج، واقع در ۴۸ هزارگزی خاور سنندج و ۲ هزارگزی جنوب باختر قادرمز. هوای آن سرد و دارای ۲۴۰ تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و محصول آن ...
[ گُ ] (ص نسبی) منسوب به گرگان : آن دو گرگانی و دو رازی و دو ولوالجی سه سرخسی و سه کاندر سغد بوده معتکن. منوچهری. و رجوع به شرح احوال رودکی سعید نفیسی ص ۱۱۳۶ و رجوع به گرگان شود.
[ گُ ] (اِخ) ابوسلیک گرگانی را از شاعران دورهٔ عمروبن لیث صفاری (۲۶۵ - ۲۹۹ هـ . ق.) دانسته اند و از این قرار وی از قدیمترین شاعران زبان فارسی بوده و در قرن سوم میزیسته است. رجوع به شرح احوا ...
[ گَ گَ ] (اِخ) نام قصبه ای است از ولایت آذربایجان. (برهان). شهری است به اران (آذربایجان) نزدیک بیلقان. ابن الاثیر گوید کرکر حصنی است نزدیک ملطیه، و نیز کرکر ناحیه ای است از بغداد، و نیز حص ...
[ گَ گَ ] (اِخ) دهی است از دهستان جراحی بخش شادکان شهرستان خرمشهر، واقع در ۳۰ هزارگزی شمال خاوری شادکان و ۲ هزارگزی راه آهن ایستگاه گرگر. هوای آن گرم و مالاریائی است. دارای ۱۵۰ تن سکنه ا ...
[ گُ گُ تَ ] (مص مرکب) شعله کشیدن پی درپی. شعله زدن چنانکه آواز گرگر از آن شنوده شود. رجوع به گرگر شود.