[ وْ رَ / رِ ] (اِ مرکب) گلهٔ گاو. ظاهراً مصحف گاوباره. رجوع به گاباره و گاوباره شود.
لغت‌نامه دهخدا
[ وْ ] (حامص مرکب) یاری کردن گاو. نگهبانی گاو کردن.
(اِ)نوعی از خزندگان شامل طایفهٔ تمساحان عظیم آسیا و اوقیانوسیه، دارای پوزهٔ بلند و باریک. طول آن گاه بشش متر میرسد. ...
[ زَ ] (اِ مرکب) زهرهٔ گاو. و بعضی گویند چیزی باشد مانند سنگ و آن از زهرهٔ گاو برآید چنانکه حجرالتیس از زهرهٔ گاو کوهی برمی آید و رنگ آن مانند زردی تخم مرغ باشد و چون از زهرهٔ گاو برآرند ...
[ نَ ] (اِخ) دهی است از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه، واقع در ۱۴ هزارگزی خاور بخش و ۴ هزارگزی شوسهٔ میانه به تبریز، کوهستانی، معتدل، دارای ۸۴۸ تن سکنه. آب آنجا از گاوینه رود، محص ...
[ پِ ] (اِخ) دهی است از دهستان سکمن آباد بخش حومهٔ شهرستان خوی، در ۵۷هزارگزی شمال باختری خوی و ۸هزارگزی باختر شوسهٔ سیه چشمه به خوی، کوهستانی، سردسیر دارای ۱۳۱ تن سکنه. کردی. آب این ده از د ...
(اِخ) موضعی در شمال مکران.
[ یِ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه، در ۱۲ هزارگزی خاور کرمانشاه، واقع در هزارگزی راه کاروانرو قدیم کرمانشاه به بیستون. تپه ماهور، سردسیر، دارای ۴۰۰ تن سکنه. آ ...
(اِ) نقل و نبات و میوه های خشک. (برهان). آجیل، قاقا (در زبان اطفال). قاقالی لی (در زبان اطفال): در کنارش نه آن زمان گاگا تا شود سرخ چهره اش چو لکا. سنائی غزنوی (رشیدی، از حاشیهٔ برهان چ مع ...
[ یَ / یِ ] (اِمص) جماع و مباشرت. (آنندراج). شعوری شعری مغلوط را بشاهد آورده است.
[ ] (اِخ) از قانونگذاران بزرگ روم بود. در زمان آدریانوس در آسیای صغیر تولد یافت و مجموعهٔ قوانین وی از آثار گرانبهای روم قدیم است. (تاریخ تمدن روم قدیم ترجمهٔ نصراللََّه فلسفی).
[ دَ ] (مص) رجوع به گائیدن شود. شعوری بیت ذیل را از ابوالمعالی شاهد آورده است : زن گرفتن سود دارد لیک ذوق دل نبود میکند دفع وطر گاییدنش دردسر است. شعوری (ج ۲ ورق ۳۰۱).