(اِخ) دریاچه ای است در شمال ایتالیا مابین ایالت برِسیا و وِرُن. مساحت آن ۳۰۰ هزار گز مربع. مَنسیو از این دریاچه نشأت می یابد. دارای منظره های زیبا و دلکش است.
لغتنامه دهخدا
[ دِ ] (فرانسوی، اِ) نام دیگر لومینال است. از مشتقات اسید باربیتوریک است، از جملهٔ داروهایی که بیشینه یک خوراک آنها از ده سانتیگرم تا یک گرم است. (کارآموزی داروسازی جنیدی چ دانشگاه ص ۲۴۷) ...
[ سِ ] (روسی، اِ) از لوازم چاپخانه. در تداول مطابع میزی با یکصد و چهارده خانه که حروف سربی در میان آن خانه ها است و حروف چین برای ترتیب کلمات حروف از آن برمیگیرد. محفظهٔ حروف سربی در مطابع ...
(اِخ) مانوئل. مغنی و آهنگ ساز اسپانیولی. پدر خانم مالیبران و خانم ویاردُ متولد در اشبیلیه. (۱۷۷۵ -۱۸۳۲ م.).
[ رُ ] (اِخ) شطی به فرانسه که در درهٔ آران (پیرنه اسپانیول) نبعان یا بدو به اقیانوس اطلس ریزد: طول آن ۳۵۰ هزار گز، نواحی ذیل را مشروب میکند: گارون علیا، تارن و گارون، لت و گارون، ژیروند و ...
(اِخ) قریه ای از قرای درکا، در بخش هزارجریب. (سفرنامهٔ مازندران و استرآباد رابینو ص ۱۲۳ بخش انگلیسی).
[ مِ ] (اِخ) زوجهٔ گران گوزیه و مادر گارکان توا قهرمان کتاب رابله . او بسیار فربه بود و اشتهای خارق العاده ای داشت. رجوع به مادهٔ بعد شود.
(اِخ) قهرمان عمده و عنوان کتاب مشهوری است که رابله در آن همهٔ افکار هزل و شکاکیت توأم با استهزاء را جلوه گر میسازد. گارگان توا دارای اشتهای بسیار زیاد بود وی در پیلکر و کل بکمک مردی روحان ...
(ص) چیز بیمدار و ناپاینده و بی ثبات را گویند. (آنندراج) (برهان قاطع) (جهانگیری). فانی. ناپایدار: دنیا همه در غرور دارد یاری بس غره مشو ز روزگار گاری. (از جهانگیری بدون ذکر نام شاعر). رجوع ...
(اِخ) ژزف. وطن پرست ایتالیائی، متولد نیس، وی ابتدا در راه وحدت ایتالیا و ضد اتریش و بعداً ضد دولت پادشاهی ناپل و حکومت پاپ مبارزه کرد. و در (۱۸۷۰ -۱۸۷۱ م.) شمشیر خود را به خدمت به فرانسه اخ ...
(ص مرکب، اِ مرکب) کسی که گاری میراند. دارندهٔ گاری. آنکه با گاری اشیاء را حمل کند.
(فرانسوی، اِ) فرانسوی مأخوذ از نام غزه موضعی در سوریه که پارچهٔ مذکور در ذیل بدان منسوب است. جامهٔ سخت نازک و لطیف و تابدار، بافته شده از پشم و ابریشم و غیره.