[ سَ ] (اِخ) دهی از دهستان سرولایت که در بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع است و ۸۰۸ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
لغتنامه دهخدا
[ سَ ] (اِخ) دهی از دهستان منوجان که در بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع است و ۸۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
[ سِ ] (اِخ) دهی از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز که در بخش طیبات شهرستان مشهد واقع است و ۳۷۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ سُمْبْ ] (نف مرکب) کوه سنبنده. آنکه کوه را سوراخ کند. (فرهنگ فارسی معین): کوه سنب از خدنگ قاف شکاف چرخ دوز از سنان ناوک لاف. سنائی (حدیقه از فرهنگ فارسی معین).
[ سَ ] (نف مرکب) هر چیز که به وزن و ثقل کوه باشد. (ناظم الاطباء). چیزی که وزن کوه داشته باشد و آن به تخمین و قیاس باشد چه کوه ممکن نیست که در ترازویی از ترازوهای این جهانی سنجیده شود. (آن ...
[ سِ پَ ] (نف مرکب) کوه سپرنده. آنکه کوه را طی کند. (فرهنگ فارسی معین).
[ لَ گَ ] (ص مرکب) که لنگری چون کوه دارد. سنگین و عظیم چون کوه. - کشتی کوه لنگر؛ کنایه از اسب قوی پیکر و نیرومند: بریدم بدان کشتی کوه لنگر مکانی بعید و فلاتی سحیقا.منوچهری.
[ مَ زْ وَ / وِ ] (اِ مرکب) بیماری در چشم. (ناظم الاطباء). بیماریی در چشم. (اشتینگاس).
(اِخ) دهی از بخش رامیان شهرستان گرگان است که ۲۲۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ پَ ] (اِخ) دهی از دهستان حومهٔ بخش کلاردشت که در شهرستان نوشهر واقع است و ۳۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ پَ ] (اِخ) دهی از دهستان کوهپر که در بخش مرکزی شهرستان نوشهر واقع است و ۵۵۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ پَ ] (اِخ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان سیرجان و مرکب از ۴۸ آبادی بزرگ و کوچک و دارای ۴۰۰۰ تن سکنه است. مرکز آن بیدخیری می باشد و قرای مهم آن عبارتند از: ده بالا، گهدیج، عباس آباد، ...