[ تَ خوَر / خُر دَ / دِ ] (ن مف مرکب) کتک خورده. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کتک و کتک خورده شود.
لغتنامه دهخدا
(اِخ) دهی از دهستان شیان است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع است و ۲۴۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
(فرانسوی، اِ) یکی از موادی است که غشای سلولی گیاهان را تشکیل می دهد. کوتین از مواد مختلفهٔ شیمیایی که ساختمان قطعی آنها بر علمای شیمی مجهول است و همچنین از اسیدهای مختلف آلی و سرین که یک ...
(هزوارش، اِ) به لغت زند و پازند استر را گویند که مادرش اسب است. (برهان) (آنندراج). هزوارش «کتینا»، استر. (از حاشیهٔ برهان چ معین).
[ کَ ] (ع اِ) کفش. (دهار). کفش و صندل. ج، اکواث. (منتهی الارب) (آنندراج). کفشی که به پا می پوشند. (از اقرب الموارد).
(اِخ) شهری است در یمن. (از معجم البلدان).
[ بَ ] (اِخ) شهری است در روس و گویند بزرگتر از بلغار است. پادشاه گروهی از روسها که نزدیک بلغار هستند در کوثابه ساکن است. (از معجم البلدان).
[ کَ ثَ ] (اِخ) جویی است در بهشت که از آن جمیع چشمه های بهشت جاری می گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). نهری در بهشت. (از اقرب الموارد): چشمهٔ کوثر. حوض کوثر. نهر کوثر: {/Bإِنََّا أَع ...
[ کَ ثَ ] (اِخ) دهی از دهستان دربقاضی است که در بخش حومهٔ شهرستان نیشابور واقع است و ۱۱۸ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ ثَ ] (اِخ) روستایی است در طائف و حجاج بن یوسف در آنجا معلم بود. (از معجم البلدان).
[ کَ ثَ رِ هَ مَ ] (اِخ) حاج محمدرضابن حاج محمدامین. از علما و عرفای معاصر رضاقلی خان هدایت. در فقه و اصول و حکمت دست داشت و تألیفاتی چند دارد، از آن جمله است تفسیر معروف به «درالنظیم» و م ...
[ کَ ثَ بَ تَ / تِ ] (اِخ) تندآبی است که در زمین و کوهسار ملک بردع می باشد. (آنندراج).