[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن عبدالحکم محمدبن عبداللََّه مصری فقیه شافعی. رجوع به ابن عبدالحکم ابوعبداللََّه محمد... شود.
لغتنامه دهخدا
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن عبدالرحمن احمدبن شعیب النسائی الحافظ. حاجی خلیفه در ذیل کتب مناقب علی بن ابیطالب علیه السلام کتاب مناقبی را به ابوعبداللََّه بن عبدالرحمن احمدبن شعیب النسائ ...
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن عذاری. محمد مراکشی. رجوع به ابن عذاری مورخ... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن عطار قرطبی. رجوع به ابن عطار ابوعبداللََّه... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن فرات. جعفربن محمد. رجوع به ابن فرات ابوعبداللََّه... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن قایماز. محمدبن احمد ذهبی. رجوع به ابن قایماز ابوعبداللََّه شمس الدین... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن قزاز. محمدبن جعفر قیروانی. رجوع به ابن قزاز ابوعبداللََّه... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن قیم الجوزیه. محمدبن ابی بکر حنبلی. رجوع به ابن قیم الجوزیه شمس الدین... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن مالک. محمدبن عبداللََّه بن مالک جیانی. رجوع به ابن مالک جمال الدین ابوعبداللََّه... شود.
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن مالک ارجانی. احمدبن ابراهیم بن مانک یکی از مشایخ تصوّف در نیمهٔ دوم مائهٔ چهارم. معاصر طایع و قادر خلیفه و فخرالدوله و شرف الدولهٔ دیلمی. از مردم ارّجان فارس. ...
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن محمد الخزیمی. یکی از مذهبین مشهور مصاحف است. (ابن الندیم).
[ اَ عَ دِلْ لاه ] (اِخ) ابن مطرف. محمدبن حجاک بن ابراهیم حضرمی اندلسی اشبیلی. رجوع به ابن مطرف ابوعبداللََّه... و رجوع به نامهٔ دانشوران ج ۳ ص ۷۷ شود.