خرام و رفتار از روی ناز.
فرهنگ فارسی عمید
۱. (زیستشناسی) گیاهی علفی و کوتاه که برای تزیین و یا به عنوان خوراک حیوانات به کار میرود. ۲. [قدیمی] سبزهزار؛ مرغزار؛ زمین سبز و خرم.
۱. [مجاز] ویژگی آنچه باعث زیبایی چمن شود. ۲. (اسم) (زیستشناسی) تاج خروس.
ویژگی کسی که به ناز و خرام راه میرود؛ خرامنده.
صدای پای انسان یا چهارپایان هنگام راه رفتن؛ شکشک؛ شلپوی.
کفگیر؛ ملاقه؛ قاشق بزرگ: غریبی گرت ماست پیش آورد / دو پیمانه آب است و یک چمچه دوغ (سعدی: ۸۱).
= چیمکانی
تختۀ گرد سوراخداری که بر سر ستون خیمه قرار میدهند؛ کماج خیمه: جز در جناب تو نزنم خیمهٴ ثنا / گر چرخ در دهان کندم چوب چون چناب (رضیالدین نیشابوری: لغتنامه: چناب).
درختی با ساقۀ قطور، برگهای پهن، و چوب محکم که در صنعت به کار میرود.
۱. سنت. ۲. کار خوب؛ عمل نیک. ۳. (صفت) [مقابلِ فرض و واجب] مستحب.
چنبرمانند؛ به شکل چنبر.
۱. ویژگی انسان یا حیوان چاق و درشت. ۲. (اسم) چوب بزرگ و ستبر؛ چماق.