نت کوچکی که پیش از نتهای اصلی قرار میگیرد.
فرهنگ فارسی عمید
= ادرار
۱. پیشتر از پیش؛ آغاز؛ بدایت: یکی اول که پیشانی ندارد / یکی آخر که پایانی ندارد (عطار۱: ۸۷). ۲. پیشگاه؛ پیشخانه.
۱. (زیستشناسی) جلو سر از زیر موها تا روی ابروها؛ جبهه؛ جبین. ۲. [مجاز] بخت؛ اقبال؛ دولت؛ طالع. ۳. [قدیمی، مجاز] لیاقت؛ شایستگی. ۴. [قدیمی، مجاز] صلابت؛ قوّت. ۵. [قدیمی، مجاز] نخو ...
دارای پیشانی سفید.
۱. پیشرو. ۲. پیشرو لشکر. ۳. [منسوخ] کسی که عضو سازمان تربیتی پیشاهنگی باشد. ۴. [قدیمی] پیشرو قافله.
۱. سازمان تربیتی و ورزشی در بیشتر کشورهای جهان که شاگردان مدارس و جوانان را با منش پیشاهنگی که پرورش جسم و فکر و آمادگی برای کارهای نیک است آشنا میسازد. ۲. (حاصل مصدر) نوعی تعلیم&zw ...
= پیشوند
۱. پیش بردن. ۲. به انجام رساندن کاری با کامیابی و پیروزی.
۱. پیشروی. ۲. جلو رفتن؛ پیش رفتن. ۳. پیروزی. ۴. ترقی.
۱. پیشرفت. ۲. پیش رفتن. ۳. پیشوایی. ۴. راهنمایی.
۱. طرح، نقشه، و آنچه به فکر کسی برسد و برای رسیدگی به نظر شخص دیگر برساند که پس از تصویب و موافقت وی اجرا شود. ۲. نامهای که خریدار، فروشنده، پیمانکار، یا داوطلب کاری به کس دیگر یا ب ...