۱. (پزشکی) آبلۀ دستوپا؛ تاول. ۲. (پزشکی) بیماری آبله. ۳. کشمش؛ مویز.
فرهنگ فارسی عمید
گیاهی دارای ساقۀ کوتاه و پرگره که شیرۀ سفیدی دارد.
زمین یا کشتزار شیارکرده و کلوخزار.
گیاهی از تیرۀ گاوزبان، با ریشۀ سرخرنگ که ریشۀ آن در طب بهکار میرود.
۱. ریشهای مخروطیشکل خوراکی با اندوختۀ غذایی به رنگ زرد یا سرخ؛ زردک؛ گزر. ۲. گیاه این ریشه که دارای ساقههای باریک، برگهای بریده، و گلهای سفید و چتری می ...
دستهای از گیاهان نهانزا که جزء خزهها محسوب میشوند و از طریق پراکندن چترهای کوچک به اطراف تولید مثل میکنند؛ علفجگریها.
عالم وهم، خیال، و پندار.
= هجده
دندان زایدی که در دهان اسب درمیآید و تا آن را بیرون نیاورند نمیتواند علوفه بخورد.
۱. پسندیده؛ نیکو: نوروز فرخ آمد و نغز آمد و هژیر / با طالعِ مبارک و با کوکبِ منیر (منوچهری: ۴۸)، به شاهِ کیان گفت زردشتِ پیر / که در دینِ ما این نباشد هژیر (فردوسی: ٥/٨٤). ۲. زیبا ...
واحد اندازهگیری سطح، معادل دههزار متر مربع.
= سکسکه